سلام پالینای بسیار بسیار عزیزم...دلم برایتان خیلی تنگ است..اجازه میدهید فردا یا پس فردا شب بیایم و کلی کیف کنم از دیدنتان و از ته دل بگویم سالگرد شروع با هم بودنتان مبارک باشد الهی تا همیشه؟
فکر می کردم...حتما ...نینا که به دنیا آمد ، شما هم متولد شده اید...می دانم که در آن لحظه فرزند از مادر و مادر از فرزند زاده می شود...تولد شما هم مبارک پالینا جان...و خسته نباشید..
سلام
وبلاگ جالبی داری
شعرهای موج نوع جالبی هم نوشتی
موفق باشی
سبکت کمی خاصه و مدتی بوده که دور بوده ام .. سیوت کردم اگه اجازه بدی فرصت پیدا کنم می خونمت و بر می گردم .. مرسی که سر زدی ...
دلم چای تازه دم خواست.. :)
چه لذتی داره دم کردن چای
برای دوستدارچای
بخصوص در روز بی خورشید
مرسی لذت بردم از نوشته ات
از وقتی حضورش کمرنگ شده دیگه دم کردن چای را هم از یاد برده ام . .
پالی جان مثل همیشه عالی بود .
ایکاش
هیچوقت پنجره ای بی لک
نباشد.
موفق باشی .بسیار زیباوپر احساس می نویسی
من هم تاریکم
چقدر از زبان من نوشتی
موفق باشی
سلام
پنجره اسمان بیآفتاب همیشه بی لک نیست
گاهی وقتها سو سوئی دیده میشه
تشبیه جالبی بود.
عزیزم .
چه قشنگ و پر احساس
سلام پالینای بسیار بسیار عزیزم...دلم برایتان خیلی تنگ است..اجازه میدهید فردا یا پس فردا شب بیایم و کلی کیف کنم از دیدنتان و از ته دل بگویم سالگرد شروع با هم بودنتان مبارک باشد الهی تا همیشه؟
فکر می کردم...حتما ...نینا که به دنیا آمد ، شما هم متولد شده اید...می دانم که در آن لحظه فرزند از مادر و مادر از فرزند زاده می شود...تولد شما هم مبارک پالینا جان...و خسته نباشید..
خوب بود امیدوارم موافق به تبادل لینک باشی