به ناگاه
حس ناخوشایندی را درک کردم
چشم هایم باز شد
چشم هائی را که همیشه باز می پنداشتم
چشم هائی که صادق بودند
چشم هائی که فقط صداقت را می دیدند
صداقت دروغین را هم دیدند
حس نا خوشایندی را درک کردم........
قدم کوتاه است
آنقدر که دستم به طاقچه نمی رسد
آنجا که
در گذشته گانم برایم
رمز نیک بختی به جا گذاشته اند
حیف که
کوتاه قدم..............