در سالگرد فر اغ تو
به عکس تو
در حبس قاب می نگرم
یاد سرخوشی های گذشته
مرا شرمنده می سازد
در شب عزای تو
مادر
پس
سر فرو می دارم
مرگ گریز ناپذیر است........
سلام
این گریز ناپذیر رو نمیشه پذیرفت ولی هر چند که میگویند حق است...
موفق باشی
متاسفم . . .
من و در این غریبانه سوگواریت شریک بدان .
سلام پالی جون
چقدر زود گذشت .عمر خیلی سریعتر از انچه تصور کنیم میگذره. خدا روح تمام مادرهای در گذشته رو قرین رحمت کنه.
سلام
وبلاگ زیبائی دارید.
یاد از دست رفته گرامی باد.
پالی عزیز
درغمت شریکم
خاله پالینای عزیزم ما را در غم خود شریک بدان. و بدان که هر پایانی را آغازی است....
پالینا جان...من هنوز به آن یک جمله فکر می کنم...
به آن چیزی که روح را سیر میکند..
که باید گشت و پیدایش کرد..
دوستتان دارم...همیشه...
سلام
منتظر به روز کردنت هستم.
چشم به راهمون نگذاری ها....
موفق باشی
پالی جان سکوتت خیلی طولانی شد .
میشه یه کم لب وا کنی !
سلام
خوبی پالینا خانم؟
از این که به وبلاگم اومدی ممنون
بازم اون طرفا بیا
راستی لینکت می کنم و تو هم این کار رو بکن باشه؟
بای پالینا خانم گل...